علیرغم افزایش توجه پژوهشگران و فعالین اقتصادی بخشهای دولتی و خصوصی به مساله لجستیک ، متاسفانه تعاریف و ترمولوژی یکسان و مورد اجماعی در خصوص این مباحث، بین محققان و سایر افراد درگیر در حوزه لجستیک وجود ندارد. در این مقاله قصد داریم به طور خلاصه، به طرح موضوع استانداردسازی تعاریف، مصادیق، واژه شناسی و سلسله مراتب اصطلاحات حوزهی لجستیک بپردازیم لطفا با ما همراه باشید:
حوزه لجستیک با وجود قدمت و اهمیت روز افزون خود، فاقد یک استاندارد و رویه مورد اجماع در خصوص واژگان و اصطلاحات مربوط به این بحث است. اصولا پژوهشگران و نویسندگان این عرصه و به تبع آنها مسئولین و فعالان صنعت لجستیک ، از کلمات و واژگان مختلفی برای اظهار نظر درباره مسائل لجستیک استفاده میکنند که این واژگان گوناگون در مواردی دارای همپوشانی و معناهای مشابه هم و در مواردی نیز، دارای تفاوتهای گسترده معنایی است.
بدیهی است در بسیاری مواقع، با مطالعه واژهی به کار رفته در یک مقاله یا کتاب و یا حتی با شنیدن یک اصطلاح فنی در حوزه لجستیک از زبان یک مسئول دولتی، نمیتوانید اطمینان کامل داشته باشید که دارای درک یکسانی با گوینده و نویسنده، نسبت به آن واژه خاص هستید.
علت این گستردگی و عدم اجماع بر تعاریف لجستیکی ، به دو دلیل مهم مربوط است. نخست آنکه به دلیل پیشرفت و توسعه سریع مسائل حوزه لجستیک ، کمتر فرصت ایجاد وفاق بر روی یک عبارت و یا کلمه بین محققان صورت میگیرد و دائما شکلها و حالتهای جدیدتری از لجستیک معرفی میشوند.
دومین دلیل، تفاوت و گستردگی واژگانی این حوزه است. میتوان گفت تمام کشورها و مناطق دنیا، به نحوی در بخش لجستیک دخیل هستند و بنا بر مقتضیات محلی، جغرافیایی و فرهنگی خود، به طرح و ابداع فرمهایی از مراکز لجستیکی پرداخته که الزاما با مناطق و کشورهای دیگر یکسان نیست و این موضوع نیاز به خلق اصطلاحات لجستیکی گوناگونی دارد.
با این همه، ضرورت دارد که یک وحدت رویه و استاندارد مورد وثوق برای همه افراد مرتبط با مباحث و فعالیتهای لجستیکی وجود داشته باشد که این مقاله تلاشی اجمالی در این خصوص است.
در جدول زیر تعدادی از واژگان و اصطلاحاتی که برای مراکز لجستیکی توسط نویسندگان مختلف به کار رفته را نشان میدهد:
R | اصطلاح فنی | معادل فارسی |
1 | Logistics Centers | مرکز لجستیکی |
2 | Air cargo port | بندرگاه هوایی |
3 | Bulk terminal | پایانه بار عمده |
4 | Container yard | محوطه کانتینرها |
5 | Distribution center | مرکز توزیع |
6 | Dry port | بندر خشک (بندرداخلی) |
7 | Freight village | دهکده حمل بار |
8 | Gateway | درگاه |
9 | Hinterland terminal | ترمینال پسکرانه |
10 | Industrial park | شهرک صنعتی |
11 | Inland clearance depot | انبار ترخیص داخلی |
12 | Inland customs depot | گمرک داخلی |
13 | Warehouse | انبار گمرک |
14 | Urban distribution center | مرکز توزیع شهری |
تعریف برخی از واژههای معادل مرکز لجستیکی :
1. Inland waterway port بندر آبراه داخلی :
وجود این نوع بنادر در بحث لجستیک دریایی ، مفهوم تازهای نیست ؛ بلکه یک ابزار مفید و کاربردی برای انتقال بارهای فلهای است. در واقع این گونه بنادر، در ساحل رودخانهها و یا آبراهههای داخلی، که به آبهای آزاد و دریا متصل هستند ساخته و احداث میشوند و با توجه به موقعیت مکانی و حجم کالای منتقل شده، به عنوان یک بندر داخلی به حساب میآیند.
2. Air cargo port بندرگاه هوایی :
بندرگاه هوایی ، در واقع پایانههایی درکنار امکانات مسافری هستند که معمولا برای کالاهای با ارزش و دارای تاریخ انقضاء استفاده میشوند، اما کمکم در حال بدل شدن به پایانههای حمل بار اختصاصی نیز هستند. در این گونه بندرگاهها ، تسهیلاتی نظیر گمرک و امکانات توزیع و گاهی تولیدی وجود دارد.
3. Distribution center مراکز توزیع :
مراکز توزیع ، نوع خاصی از پایانههای اینترمدال ( متقابل ) هستند که در فضای آن، زنجیرهای از عملیات ایجاد کننده ارزش افزوده بر روی بار را به انجام میرسانند. فعالیتهای این مراکز، توسط شرکتهای حمل و نقل جادهای پشتیبانی میشود.
این فعالیتها عبارتند از:
• انتقال (Transfers ) :که به معنای انتقال کالا از بستههای دریایی و کانتینرها، به کانتینرهای داخلی و مخصوص حمل با کامیون میباشد.
• بارانداز متقاطع یا کراس داکینگ (Cross docking ) : در این باراندازها، بارهای وارداتی بدون انبارکردن مستقیما به فروشگاها و مراکز توزیع نهایی فرستاده میشوند.
• انبارداری ( Warehousing ) : روشی استاندارد و معمولی است، که هنوز در بسیاری از مراکز توزیع صورت میگیرد و به عنوان نقاط یا بخش مهمی از زنجیره تامین برای ترکیب و جداسازی کالا محسوب میشود.
4. Logistics center مرکز لجستیکی :
این شهرکها به منظوری طراحی و ساخته میشوند تا امکان مدیریت بهتر بر فعالیتهایی مرتبط با حملونقل و جابجایی بار را به وجود آورند.
مراکز لجستیکی ، به عنوان ترویج دهنده روشهایی نظیر فعالیتهای زیر شناخته میشوند:
• یک کاسهسازی بارهای یک مشتری (local consolidation ) : به این معنا که بارهای مختلف یک مشتری، از تولیدکنندگان مختلف دریافت و در یک نقطه سَرجمع شده و به صورت یککاسه به مقصد ارسال شود.
• حمل و نقل چندگانه (intermodal transportation ) : در این مراکز، وسایل مختلفی برای حمل و جابجایی کالا وجود دارد.
• فعالیتهای اقتصادی منطقهای ( regional economic activity )
5. Freight village دهکده حمل بار :
منطقهای که برای شماری از فعالیتهای لجستیکی و ترابری به وجود آمده است و با اینکه ممکن است الزاما مشترک نباشند، اما به جهت ایجاد همافزایی و بهرهوری بیشتر، با هم هماهنگ میشوند. ویژگی مشخص این مراکز، پایانههای مختلط و دسترسیهای مشترک برای امکانات و خدمات است.
6. Dry port بندر خشک یا بندر داخلی :
در بنادر خشک ، تمام فعالیتهای یک بندر، به جز بارگیری و حملونقل دریایی انجام میشود. در واقع بندر خشک ، یک منطقه درون سرزمینی است که مستقیم با جاده یا راه آهن به بندر دریایی متصل میشود. بندر خشک دارای امکانات حملونقل و انبارداری مناسبی است که باعث میشود به عنوان یک حلقه واسطه بین مراکز مصرف و بنادر ساحلی عمل کند.
7. Bulk terminal پایانه بارهای عمده :
این مراکز، بندرگاههایی اصلی، با حجم وسیع و ارتباطات باری جهانی هستند. منظور از واژهی عمده، حجم بالای بار است. بار با حجم بالا، وارد این پایانهها شده و جهت ترابری به حجمهای کوچکتر تقسیم میشود. این پایانهها با نواحی انبارهای زمینی، بارگیری و تخلیه بار سریع، استفاده فشرده از فناوری اطلاعات و حملونقل هوشمند شناخته میشوند.
کلام آخر:
به جهت حوصله محدود این محتوا، امکان پرداخت دقیق و کامل به تمامی معادلهای مراکز لجستیکی وجود ندارد و تنها طرح موضوع و معرفی چند معادل صورت گرفت و نیاز است محققان حوزه لجستیک ،تلاش مبسوطتری در این خصوص انجام دهند.
از اینکه این محتوا را مطالعه نمودید از شما سپاسگزاریم.